بعد از مرحوم دکتر محمّدعلی صادقیان، دومین عضو هیأت تحریریه کاوشنامه از میان ما رفت. دکتر کوروش صفوی (متولد 6 تیر 1335) عضو هیأت علمی دانشگاه علّامه طباطبایی بود و گروه زبانشناسی آن دانشگاه با حضور او شهرت یافته بود. نگارنده در سال 1379 به عنوان مدیر گروه در تلاش تأمین استاد برای دورة تازه راهاندازیشدة دکتری ادبیات فارسی دانشگاه یزد بودم. پس به دکتر کزازی (همکلاس سابق دورة دکتری در سالهای 68 تا 72) متوسل شدم و ایشان وساطت کرد و مرحوم دکتر صفوی پذیرفت که روزهای پنجشنبه برای تدریس درس «تحقیق در دستور زبان» به یزد بیاید و آمد. هر پنجشنبه که برای استقبال او به فرودگاه میرفتم او را شادتر از گذشته میدیدم، در عوالمی دیگر سیر میکرد و همین بود که دانشجویان او که به غیر از یکی دو نفر بقیه از سالمندان روزگار بودند از کلاسهای او شکفتهتر از ساعت قبل بیرون میآمدند. میگفت: «زبان علم ممکن است سخت باشد ولی بیان علم باید به گونهای باشد که مادربزرگ بیسواد من هم آن را بفهمد» و با همین روش، تدریس میکرد و شگفتی دانشجویان را برمیانگیخت.
تعریف میکرد که پدرش عمادالدّین صفوی، استاد دانشکدة حقوق دانشگاه تهران بوده و او زبان آلمانی را در خانة پدر آموخته و بعد از دوران دبیرستان به آلمان و سپس اتریش و آنگاه آمریکا رفته و در سال 56 با لیسانس به ایران برگشته و در دورة فوقلیسانس زبانشناسی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخته است. به نظرم رسید که او را در آن زمان در بوفة دانشکدة ادبیّات دانشگاه تهران بسیار دیده باشم؛ خودش نیز تعریف میکرد که پاتوق او و همکلاسیهایش در آنجا بوده است. در پاییز 58 از پایاننامة خود دفاع کرده بود و قبل از انقلاب فرهنگی و تعطیلی سه سالة دانشگاهها به عضویت دانشگاه علّامه درآمده بود. دیدار او در سال 68 را کاملاً به یاد آوردم. او دانشجوی دکتری زبانشناسی بود و نگارنده دانشجوی دکتری ادبیّات فارسی، موضوع رسالهاش «اسباب نظم در زبان فارسی» بود که بعداً به صورت کتاب معروف «از زبانشناسی به ادبیّات» به چاپ رسید. استاد راهنمای او دکتر حقشناس بود و استاد مشاورش از گروه ادبیّات فارسی دکتر شفیعیکدکنی بود. در سالهای شروع کار مجلة کاوشنامه از او درخواست کردم که با این مجلة تازه تأسیس همکاری کند، پذیرفت و نامش تا این زمان که ناگهان از میان ما رفت، زینتبخش صفحة شناسنامة مجله و قوّت اعتبار آن بود. دکتر صفوی در 20 مرداد 1402 در 67 سالگی در «نیکوزیا» (پایتخت قبرس) درگذشت و از شگفتیهای روزگار این که در همانجا به خاک سپرده شد. روانش شاد باد.
جلالی پندری, یدالله. (1402). دریغ آن جوانی و آن فرّ و بخت (به یاد دکتر کورش صفوی). کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی, 24(57), 9-10. doi: 10.29252/kavosh.2023.3575
MLA
یدالله جلالی پندری. "دریغ آن جوانی و آن فرّ و بخت (به یاد دکتر کورش صفوی)", کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی, 24, 57, 1402, 9-10. doi: 10.29252/kavosh.2023.3575
HARVARD
جلالی پندری, یدالله. (1402). 'دریغ آن جوانی و آن فرّ و بخت (به یاد دکتر کورش صفوی)', کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی, 24(57), pp. 9-10. doi: 10.29252/kavosh.2023.3575
VANCOUVER
جلالی پندری, یدالله. دریغ آن جوانی و آن فرّ و بخت (به یاد دکتر کورش صفوی). کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی, 1402; 24(57): 9-10. doi: 10.29252/kavosh.2023.3575